مرز درخشان

اگر به کوی تو باشد مرامجال وصول رسد به دولت وصل تو کار من به اصول

مرز درخشان

اگر به کوی تو باشد مرامجال وصول رسد به دولت وصل تو کار من به اصول

فانتزی

آ ه  

هر چی بیشتر فکر میکنم بیشتر به احمق بودن خودم ایمان میارم و میدانم که همه سعی میکنند با کم فکر کردن به خودشون     کمتر به احمق بودنشون پی ببرن. نمیدونم چرا شرایط اغلب اوقات به گونه ایه که مجبور میشم از کلمات نا متعارف استفاده کنم.ولی این کلمات اگه از خودشون بپرسی قبول نمی کنن که نا متعارفن و باید درمان بشن حتی میگن خودتون بیشتر به درمان احتیاج دارین     ( یادم باشه شماره اون دکتر روانشناسی رو که میگفتم آدم پریه رو بهت بدم ایشالا که حالت بهتر میشه).

بگذریم از این روند یک نواخت و خسته کننده ...ع خیلیا خسته شدن. چرا باید به کسی خوبی کنی؟   تا خودت احساس رضایت بیشتری بکنی؟ چرا دوست داری احساس خوشایندی داشته باشی . من خیلی دوست دارم احساس خوشایندی و که ثوابی هم توش نیست بدم به کسی که استحقاقش و داره.  متاسفانه توی ... ای که همه به نوعی استحقاقش و دارن آدم کمی گیج میشه.

بعضی ها از ذهن پراکنده خوششون نمیاد .ذهنی که در هر سیکل فکری تعدادی مسئله رو سعی میکنه پشت سر هم بررسی کنه .یهو یاد جاده افتادم شبه   یه خط سفید میبینی   اسمون پر از ستاره    دشت سیاه   که چراغ های پر نور تو حتی نتونستن یه ذره از بیابونشو روشن کنن.  همه خوابیدن   همه خوابن و من به خاطرات قبل فکر میکنم  نمی دونم چرا تو چشام اشک جم میشه  نمیدونم جرا دلم می گیره مث ابر سیاه . این تنها وقتی که غصم میگیره از تمام دفعاتیکه قلبم شکسته .

سعی ندارم حس دلسوزی کسی رو به خودم معطوف کنم . بیشتر قصدم اینه که این احساس و که احتمالا خودتنم یه روزی تجربه کردین به یاد بیارین .لحظات زیبای آروم مثل اینو بعضی وقتا نیاز داریم.

حقیقت و بخواین پیش خودم میگم چرا بعضی اوقات اشتباه میکنم. بیشتر که فکر میکنم میبینم بیشتر اوقاتی که کار نا بسنجیده ای کردم زمانی بوده که از حرف دلم پیروی کردم . متاسفانه این حالت به شرایط اقلیمی . اب و هوایی و البته فرهنگی هم ربط داره . ولی چرا همیشه تو نوشته هام سعی میکنم مقدمه ای بدم  تا شاید بالاخره بتونم حرف اصلی دلم و بزنم ...سخته ! ولی نیاز دارم . هر آدمی نیاز داره ولی از طرفی کم کم به این نتیجه میرسم که بعضی از نیازها به دست خود آ دم نمیتونن حل بشن.  و اغلب اوقات اکثر آدمها فکر میکنن که کسی نیست تا بتونه نیازشون و بر طرف کنه ولی اگه خوب نگاه کنن میتونن به وضوح ببینن افرادی و که دلشون برای این کار میتپه .شاید بعضی وقتا بهتر باشه کمتر روییایی فکر کنیم . شاید  رویا چیزی نیست جز قبول واقعییت زندگی با مناسب ترین فرد  

 

 

نظرات 3 + ارسال نظر
سحر یکشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 12:35 ب.ظ http://iran.forum.st

سلام
به گفتگو در اتاق چت سایتمون دعوتت می‌کنم
دوست داشتی بیا
جات تو جمع ما خیلی خالیه.

ریحانه شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 08:06 ق.ظ http://reihan.blogsky.com

سلام یه مهمون ناخوندم ،آمدم نبودی!یواشکی توی وبلاگت سرک کشیدم!خیلی خوشم اومد،حال و هوای خوبی داره!
راستی منم میزبان خوبیم!

بهنیا یکشنبه 4 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 09:10 ق.ظ http://www.behniamis.blogsky.com

عحج عکسیه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد